پ.ن 1 : خدای خیرش دهد هر آنکه مرا به این سو هدایت کرد.
پ.ن 2 : مرا به جانت قسم نده .
پ.ن 3 :مرا از زمین به راهی دیگر ببر ، حتی اگر راه دوزخت باشد
پ.ن 4:قلبم درد میکنه. نقطه ته خط
میان نیایش های شبانه ام بود که فهمیدم :
دلم پر است و دستانم خالی ست.
که هرگاه زبان به گفتن " به جان تو " رضایت نمی دهد ، خدای را صدا می زند.
.
.
.
" به جان تو " خِجل شدم در برابر خدای آسمانی ام...
ذهن که پرکشید به گفته کسی که میگفت : قسم به خدایی که به راحتی قسمش را نمی خورم
دانستم که جان تو را بیش تر دوست دارم انگاری
امضای تو
پای صفحه ای سپید…
سکوتی که می توان
...
همیشه از آن
سرودی تازه شنید
نظرات شما عزیزان:
کم نیست اما بَسَم نیست...
دوست داشتی به من هم سر بزن خوشحال میشم
موفق باشی